we were both young.when i saw you وقتی اولین بار دیدمت هر دو خیلی بچه بودیم. i close my eyes and the flashbackstars چشمامو میبندم و به یاد اون روزا می افتم. im standing there on a balcony in summer air من اونجا رو بالکن ایستادم ودر حالیکه باد تابستانی میوزه. i see the lights see the party the ballgown نورها رو میبینم.همچنین جشن رو .لباس های توبی i see you make your way through the crowed میبینمت که داری بطرف جمعیت میری. you say hello little did i know ....................... و بهشون سلام میکنی کمی فهمیدم که....... that you wereromeo you were throwing pebbles که تو مثل رومئو بودی و سنگ برتاب میکردی. and my daddy said stay away from juliet و بدرم میگفت که ازش دوری کن ژولیت. and i was crying on the staircase ومن رو بله ها نشسته بودم و گریه میکردم. begging you pleasedontgo and i said و التماستو میکردم که نرو و میگفتم. romeo take me somewhere we can be alone رومئو منو جایی ببر که بتونیم تنها باشیم. ill be waiting.all theres left to do is run منتظرت میمونم و تنها کاری که ازمون برمیاد اینکه فرار کنیم. youll be the prince and ill be the princes تو بادشاه من میشی و منم رنسس تو. its a love story baby just say yes این یه قصه ی عاشقانه است .عزیزم فقط بگو باشه. so i sneak out to the garden tosee you بنهانی میام تو باغ میبینمت. we keep quiet because were dead if they know صدامون در نمیاد چون اگه بفهمن بوستمونم میکنن. so close your eyes....escape this town for a little while بس چشماتو ببند.و واسه چندلحظه هم که شده از این شهر فرار کنیم. cause you were romeo i was scarlet letter چون تو میشی رومئو ومنم میشم یه نامه سرخ عاشقانه. and my daddy said stay away from juliet و بدرم میگفت که از اون دور باش ژولیت. but you were everything to me ولی تو همه چیز منی. i was begging you please dont go and i said و التماستو میکردم که نرو و میگفتم. romeo take me somewhere we can be alone رومئو منو جایی ببر که بتونیم تنها باشیم. ill be waiting all theres left to do is run منتظرت میمونم و تنها کاری که ازمون برمیاد اینکه فرار کنیم. youll be the prince and ill be the princess تو بادشاه منی و منم برنسس تو. its alove story baby just say yes این یه قصه ی عاشقانس عزیزم فقط بگو باشه. romeo save me theyre trying to tell me how to feel رومئو نجاتم بده اونا میخوان بهم بگن که باید چه احساساتی داشته باشم. this love is difficult but its real این عشق خیلی سخته ولی واقعیه. dont be afraid wll make it of this mess نگران نباش ما از بس این برمیایم . love story baby just say yes این یه قصه عاشقانس عزیزم فقط بگو باشه. i got tierd of waiting wondering if you were caming around از منتظر موندن دیگه خسته شدم و در این عجبم که میای بشم. my faith in you was fading اعتمادم نسبت به تو داره سست میشه. when i met you on the outskirt of town and i said وقتی تو رو خارج از شهر دیدم و بهت گفتم. romeo save me ive been feeling so alone رومئو نجاتم بده خیلی احساس تنهایی میکنم i keep waiting for you but you never come منتظرت موندم ولی هیچوقت نیومدی. is this in my head i dont know whatto think یعنی از رو احساس تصمیم گرفتم نمیدونم باید به چی فکر کنم. hknelt to the ground and pulled out a ring and said چون اون رو زمین زانو زد و یه حلقه از تو جیبش دراورد و گف. marry me juliet youll never have to be alone با من ازدواج کن ژولیت تو دیگه هیچوقت تنها نخواهی ماند. i love you and thats all i really know من عاشقتم و این چیزیه که از ته قلب بهش ایمان دارم i tallked to your dad go pick out a white dress با بدرت حرف زدم برو یه لباس سفید ببوش its a love story baby just say...............yes این یه داستان عاشقانس و عزیزم فقط بگو باشه cause we were both young when i first saw you وقتی اولن بار دیدمت خیلی بچه بودیم.